بخش دوم | حکمت اشراق و فقه الأنوار

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام علی امینی نژاد به مناسبت، سالروز گرامیداشت شیخ شهید شهاب الدین سهروردی در جلسات تصویری با مجمع عالی حکمت اسلامی در خصوص مکتب شیخ اشراق سخن گفته است.
بخش دوم سخنان وی به همراه فیلم آن به شرح ذیل است:
محور اساسی فلسفه اشراقی مسأله نور است که مراد شیخ اشراق از نور حقیقت و هویت ادراکی است که برای اولین بار در علم النفس چنین روشنایی را تجربه می کند؛ ایشان با دقت در مسأله نفس نشان می دهد که ما دارای هویت خودپیدا هستیم و این به معنای نور است و در عالم اجسام وجود ندارد.
اگر نفس من یکسره خودپیدا و روشن است، چیزی که علت من هست باید هویت نورانی داشته باشد زیرا یک شیء ظلمانی نمی تواند نور را اعطا کند. شیخ اشراق با چنین مقدماتی به نظام نور و ظلمت می رسد که هستی متشکل از دو بخش نورانی و ظلمانی است؛ نور از نفس به بالا است و ظلمت از نفس به پایین شکل می گیرد.
در حکمت مشاء وجود را به «فی نفسه لنفسه» و «فی نفسه لغیره» یعنی به وجود جوهری و عرضی تقسیم می کنند؛ شیخ اشراق چنین تقسیمی از نور دارد؛ که نور را «فی نفسه لنفسه» که جوهر و «فی نفسه لغیره» که عرَض تعبیر می کند؛ شیخ اشراق نور جوهری را به نور محض اطلاق می کند که یکسر خودپیدا و آگاه به خود است؛ ایشان همچنین نور عرَضی را به دو بخش تقسیم می کند؛ اول از آن نور عرضی مجرد را که به نور سانح نامگزاری می کند. در بخش دوم نور عرضی مادی داریم.
مرحوم سهروردی ظلمت را نیز به دو بخش تقسیم می کند؛ اول ظلمتی جوهری داریم مثل انواع و اجناس جسمی که به برزخ و برازخ تعبیر می شود؛ اصطلاح برزخ ایشان غیر از اصطلاح معروف برزخ است؛ شیخ اشراق به اجسام برزخ می گوید که مانع از هویت ادراکی دوجانب خود می گوید؛ ایشان تمام جواهر ظلمانی را به برزخ تعبیر می کند و در کنارش از اعراض مادی به هیئات ظلمانی تعبیر می کند؛ به جای اصطلاح عرض کلمه هیأت را به کار می برد.
در بخش ظلمانی عالم جوهر که به برزخ تعبیر می کند و بخش عرض هست که به آن اطلاق هیأت های ظلمانی می کند؛ نظام نور و ظلمت از نظر شیخ اشراق اینچنین است؛ ایشان در هویت جوهری نور یعنی خداوند به عنوان نورالانوار شروع می کند و به انوار قاهره طولی می پردازد و سپس به انوار قاهره عرضی یا همان مثال افلاطونی می پردازد؛ بعد از آن وارد مسأله نور نفس می شود و سپس نورهای ظاهری را مطرح می کند
در مجموع نظام نور و ظلمت دستگاه فلسفی اشراق را تشکیل می دهد و تمام مسائل را حول این ساختار و سلسله انوار توضیح می دهد.